عبدالله عابدیفر، پژوهشگر سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی در معرفی این اثر که به تازگی در چارچوب مجموعه «فلسفه تطبیقی شرق و غرب» انتشارات پالگریو به چاپ رسیده است، مینویسد: «مایکل اسلوت، روانشناس و فیلسوف برجسته اخلاق معاصر، در کتاب در میانه روانشناسی و فلسفه سعی کرده است پروژه اخلاق مراقبت و همدلی خود را ادامه و بسط دهد. اسلوت عمدتاً بین روانشناسی و اخلاق گام برمیدارد و میکوشد میان این دو پیوندی برقرار سازد.
او پیش از این در کتابهای خیرات و فضایل، اخلاق متعارف و نتیجهگرایی، فراسوی خوشبینی، از اخلاق تا فضیلت و اخلاق مراقبت و همدلی، احساسگرایی اخلاقی و... همواره بر توجه به اخلاق مراقبت و همدلی تأکید کرده و از این رهگذر نقدهایی به فلسفه اخلاق وظیفهمحور و فایدهمحور داشته است. اخلاق مراقبت خود شاخهای از اخلاق فضیلت به شمار میرود که در پی گسترش پیوندهای انسانی و همدلی میان آدمیان است و خود رشتهای نوظهور در فلسفه اخلاق محسوب میشود.
اثر جدید اسلوت انواع مختلفی از روشهای مهم در روانشناسی را که میتواند برای فلسفه مفید باشد، مورد بحث و فحص قرار میدهد. در فصلهای نخست این کتاب، اسلوت با مقایسه فلسفه چینی و غربی مدعی است که برداشت چینی از ذهن- قلب در مقایسه با تفسیر غرب از این مفاهیم، برتر و شایستهتر است. او در این فصل میکوشد که قوت و ضعف نسبی تفکر چینی و غربی را بهصورت جامعی مورد بررسی قرار دهد.
اسلوت در فصلهای بعد، کاربردهای فلسفی و روانشناسی را در مسائل بنیادین انسان معاصر، به ویژه در رابطه با موضوعات اصلی فلسفه غرب، مورد بحث قرار میدهد. نویسنده در این فصول نشان میدهد که همدلی و عواطف در افعال گفتاری (نظیر بیان کردن، تشکر کردن و...) جایگاهی دارند که در نظریه افعال گفتاری گذشته کاملاً مورد غفلت واقع شده است. او بر این نکته تأکید میکند که معنای واژهها در گذر زمان و تطور معرفتشناختی انسانها کاملاً دگرگون شده است و نمیتوان عدالتی را که کانت از آن سخن میگفت و به چالش میکشید، با مفهوم امروزین عدالت یکی دانست.
در ادامه، اسلوت پیامدهای مفهوم «خودمحوری» را برحسب برخی تمایزات روانشناختی مطرح میکند و برخلاف پیشینیان که به آن سویه فلسفی و معرفتشناسانه میدادند، در قامت یک مسأله روانشناسانه مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. این کتاب گرچه از روانشناسی الهام گرفته است تا بسیاری از موضوعات فلسفی را بدین وسیله حل کند اما با این حال، به هیچ وجه سعی نمیکند روانشناسی شناختی را به نفع آنچه روانشناسی شخصیت نامیده میشود، مصادره کند.
اسلوت در انتها خاطرنشان میکند که زندگی انسان را غریزهها و امیالی فراگرفته که نه خودمحورانه هستند و نه دیگرمحورانه و ازاینرو، تلاش میکند با تعریف درست خودمحوری، راهی به رهایی همدلی محبوسشده در آدمیان بگشاید و از این طریق، آدمیان را به یکدیگر نزدیکتر سازد.»
گفتنی است، کتاب جدید اسلوت با عنوان اصلی «Between Psychology and Philosophy: East-West Themes and Beyond» از سوی انتشارات پالگریو (Palgrave) در 259 صفحه چاپ و در سال میلادی جاری راهی بازار نشر شده است.